آویساآویسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

آویسا

دختر مهربانم

آویسا داره داخل کیف مامانیشو کنکاش میکنه یک بسته چسب زخم پیدا میکنه و رو به من میگه: -مانا این چیه؟ - چسب زخمه دخترم - چرا؟ -برای اینکه اگه کسی جایی از بدنش زخم شده بزنیم بهش خوب بشه. - اگه درد بگیره؟ - آره اگه زخم بشه درد هم میگیره - اجازه میدی من برم اینو بزنم به کمر مامانی مینا؟ -  ...
21 آذر 1392

شمارش اعداد

اینم از محاسن پله های زیاد مترو: برای اینکه آویسا را تشویق کنم خودش از پله ها بالا و پایین بره ، بازی شمارش اعداد را انجام میدیم ونتیجه این شده: آویسا به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه از یک تا ده میشمره! البته ناگفته نماند به فارسی تا 20 بلده و بعد از اون هم داره یاد میگیره! ...
10 آذر 1392

دیدم تو خواب وقت سحر

  دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر (می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش)2 کاشکی دلم رسوا بشـه ، دریا بشـه ، این دو چشـم پر آبــم روزی که بختم وا بشه ، پیدا بشه ، اون که اومد تو خوابم شهزاده ی رویـــــای من شایــــد تویــی اون کس که شب در خواب من آید تویی تــــو...... از خــواب شیـرین ، ناگـه پریــدم ،او را ندیـــدم ، دیگــر کنــارم به خـدا جانم رسیده ، از غصه بر لب ،هر روز و هر شب ، در انتظارم به خـدا دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر (می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش)2 ...
8 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آویسا می باشد